پسر کو ندارد نشان از پدر
شنبه, ۲۸ بهمن ۱۴۰۲، ۰۲:۳۴ ق.ظ
میگن وقتی آدمِ ابوالبشر اومد روی زمین؛ هوا روشن بود! وقتی که هوا تاریک شد و شب فرارسید با خودش فکر کرد که این حتما واکنش عالم به گناهیه که اون کرده و این تاریکی سزای کارهای اونه
وقتی صبح شد و خورشید درومد فهمید که سرکار بوده... چند ماهی گذشت و دید که طول روز داره کوتاه تر میشه
گفت دیگه این یکی به خاطر گناه منه و نور و گرما داره توی دنیا کم میشه به خاطر کاری که من کردم و میخوان منو عذاب کنن
یکسال گذشت و بازم دید که گناه اون به هیچجای عالم نبوده
و وقتی دید رخدادی که تمام زندگی اونو عوض کرده برای دنیا هیچ اهمیتی نداره و انگار نه خانی اومده و نه خانی رفته؛ خیلی غمگین شد و عملاً همین نادیدهگرفته شدن تبدیل شد به بزرگترین عذابش...
- ۰۲/۱۱/۲۸