بی‌گانه

حدیث نفس‌های یک فقره ذهنِ مستعدِ به‌غایت متشتت

بی‌گانه

حدیث نفس‌های یک فقره ذهنِ مستعدِ به‌غایت متشتت

بی‌گانگی شده‌ست ز عالم مراد ما
یادش بخیر هر که نیفتد به یاد ما!

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
آخرین مطالب

خَستِه

چهارشنبه, ۲۸ دی ۱۴۰۱، ۰۱:۳۵ ق.ظ

 

خسته‌ام… از همه

خسته از دنیا

 

نمی‌دانم دنیا در چشم من انقدر پست می‌نماید یا اینکه واقعا لایق همین مرتبه از زبونی‌ست…هیچ جذابیتی ندارد… از آن گذشته تحمل همین ابنای بشر و آدمی‌زاد جماعت خودش بر پستی این دنیا می‌افزاید… بارها و بارها

 

خسته‌ام…

از آدم‌هایی که هیچ فایده‌ای ندارند و قرار هم نیست داشته باشند!

از کام‌جویانِ  خودخواهی که به هر رذالتی تن می‌دهند و اغلب‌شان سطحی و کوته‌فکر اند

اغلب‌شان خالی از فضیلت‌اند و رذائل ترسناک‌شان را در هزارتوی وجودشان مستتر کرده اند؛ انسان و انسانیت در مقابل حوائج نفس‌شان هیچ است و هر چیزی را ابزار می‌بینند… حتی خدا را

و اگر اشرف مخلوقات اینهایند که خوش بحال آتئیست‌ها!

 

خسته ام…

از دانسته‌هایی که هیچ‌گاه به کار نخواهند آمد!

صدای علی در گوشم می‌پیچد… صدای غریبی که می‌گوید از من بپرسید پیش از آنکه نیست شوم از میانِ شما! علی خوب می‌دانست این آدمیان چیستند که سینه به سینه‌ی چاه رازهایش را می شکافت. این دنیا لیاقت علی را نداشت و ندارد

هعی…

 

خسته ام از جبر!

بزرگترین شکنجه آدمی همین جبر است…

جبر جغرافیا، جبر زبان و ملیت، جبر دایره ارتباطی و از همه بدتر و آزاردهنده‌تر جبر بدن‌مندی!واقعا آدم بودن با بدن‌مند بودن سازگار نیست! جسمی که همه‌اش محدودیت است… خواب، خوراک، دمای محیط، بیماری، اجابت مزاج و صدها متغیر دیگر که تغییر ناگهانی در هرکدام‌شان موجب انحطاط می‌شود… این چه عقلی‌ست که باید به‌دنبال اثرات یک مشت ناقل عصبی و هورمون عمل کند؟

از بی‌چارگی خسته‌ام

از بی‌فایدگی هم

از راه رفتن توی تاریکی هم

از امیدِ واهی هم

 

و از همه بیشتر خسته ام از خودم

جبرِ زنده‌بودن بد دردی‌ست

کاش می‌شد زنده نبود

دلایل کافی برای زنده‌ماندن ندارم

 

 


اینجا «هنوز» برایم امن است و اگر قرار باشد با توسل به واژگان دردی را تسکین بدهم ترجیح‌م «بی‌گانه» است! پس اگر موضع نصیحت و مغلطه‌یابی و چقدر غر میزنی و … دارید، خوشحال خواهم شد که موضع‌تان پیش خودتان محفوظ بماند! خودم همه‌اش را می‌دانم

 

  • بیگانه

نظرات (۲)

  • سایه های بیداری
  • با احترام 

     

    برای خواندن مطلب شما مجبور شدم تلسکوپ « جیمز وب » را نیم ساعت اجاره کنم . بس که ریز بود و چشمهای کم سوی من توان دید نه . 

     

    خسته از آنهایی که شمردید و میدانید ، نیستید 

    خسته از آنچه نمی دانید هستید 

    برای دانستن ندانسته ها ، نیازی نیست به دامان دانسته هایتان بیاویزید .

    گاهی دانسته های آدمی ، از بیخ و بنیان اشتباه است . 

    برای ساختن خانۀ نو 

    می بایست خانۀ کلنگی پیشین را ویران کنید 

    وگرنه می بایست دانسته های جدید را بر پیکر همان خانۀ ویران پیشین استوار کنید . 

    خانه ای که پی اش را نم گرفته 

    بامش چکه میکند 

    دیوارهایش سست 

    و سکونت در آن 

    مستلزم تعمیر مداوم است 

    هر چند که روزی بالاخره فرو خواهد ریخت 

    و چه بسا آن روز 

    ندامت و پشیمانی به کار نیاید . 

    پ . ن : نصیحت نبود . حقیقتی است که نمی بینی و من برایت آشکار کردم . باقی با خودتان . 

    موفق باشید . 

    پاسخ:
     از این خانه‌ی نم گرفته بی‌زارم
    با تک تک همین جوارح رنجورم مشتاقم تا هرچه زودتر هرچه هست ویران شود
    از پسِ ویرانه‌های قبلی سازه‌های مقاوم‌تری پدید آمد و هیچ هراسی از ویرانی‌های آتی ندارم...
    اگر سختیِ بی‌خود به‌خرج ندهم، رنجِ شیرینی در پی خواهد داشت
    اما کجاست؟ چیست؟ کیست؟ آنچه که مایه‌ی این ویرانی خواهد شد؟

    و متشکرم از اینکه برایم نوشتید
  • سایه های بیداری
  • عرض ادب مجدد 

     

    ممنون و سپاس از اینکه پاسخ فرمودید . 

    .

    .

    سه سوال پشت سر هم : کجاست ؟ چیست ؟ کیست ؟ 

    دقیقا همان است که شما باید بیابید 

    با باز نگری در تفکر و اندیشۀ پیشین خویش 

    و دید باز در اندیشۀ پسین 

    بررسی صحت و عدم صحت باورهای پیشین ، اولین گام است . 

    و انتخاب باورهای درست ، گام بعدی . 

    به شرطی که در جایگاه همان بیگانه بنشینید نه در جایگاه خودی .

    بازی شطرنجی که که شما در آن نفع و ضرری را جستجو نمی کنید .

    بلکه شخص سوم بازی هستید 

    یعنی تماشاگر 

    اگر یکی از دو طرف بازی خودتان باشید 

    همواره در دو حالت استرس خواهید بود :

    حرص برد 

    ترس باخت 

    اما نفر سوم برایش فرق نمیکند برد و باخت آن دو 

    تنها تفکرش 

    انجام درست و دقیق بازیست 

    نفر سوم باش تا بتوانی بازی شطرنج زندگی و باور و اندیشه را درست پیش ببری . 

    وگرنه چیزی عایدت نخواهد شد 

    جز سر خوردگی و تلف کردن عمر . 

    با آرزوی توفیق برای شما 

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی