سالمرگ
قلب ماهیچهایست حدوداً سیصد گرمی که مشتمل است بر چهار حفره؛ دو بطن و دو دهلیز. بشر خیلی چیزها درمورد قلب میداند، مثل اینکه چهار دریچه دارد؛ مثل اینکه خود قلب توسط رگهای کرونری تغذیه میشود؛ مثل اینکه آئورت مهمترین سرخرگ است و خون را از بطن چپ خارج کرده و به سایر نقاط بدن میرساند، مثلِ اینکه... .
ما خیلی چیزهای دیگر هم درموردش میدانیم... اما من هرچه کتابهای فیزیولوژیِ پزشکی و آناتومی را زیرورو کردم ندیدم جایی نوشته باشد که قلب، «ستون» هم دارد!
خودِ استعارهی ستون همواره مفهومی ارجمند بوده، نماز را به ستون تشبیه کردهاند که یعنی اگر بریزد، خانهی ایمان ویران میشود... اعراب وقتی ستونِ خیمهی کسی را میانداختند یعنی که آن فرد رفته، دیگر نیست و قلبش از تپش ایستاده.
من میدانم قلب چیست... معنای لغوی و ضمنی ستون را هم بلدم اما نمیدانم ستونِ قلب دقیقاً کجاست و چهکار میکند!
اما او میدانست...
لابد میدانست که درست توی چشمهایم زل زد -طوری که انعکاس خودم را در قرنیهاش میدیدم- و در همان لحظهای که فقط من بودم و چشمانِ او، دمِ گوشم نجوا کرد که
«تو ستون قلب منی!»....
من؟ نه! من خیلی حقیرتر از آنم که ستون قلب چون اویی باشم.
اما فکر کنم پربیراه هم نمیگفت... الان یکسال است که آن ستون متلاشی شده و آن قلب از تپش ایستاده و آن خانه ویران گشته.
اما من هنوز درنیافتهام که اول ستون میریزد و بعد قلب از هم میپاشد یا که بالعکس... من متلاشی شدم که او رفت یا او رفت و من در هم شکستم؟
نمیدانم!
پن: برای آنهایی که چون من «سندرم عکس بیقرار» دارند...
مِنبعد هنگام فشردن دکمه شاتر و پیش از اینکه یک لحظه و یک قاب را در تاریخ جاودانه کنید، از نظر بگذرانید که ممکن است این عکس و این قاب برای مدتها تنها ملجأ و پناهگاه شما برای دلتنگی باشد؛ تلخ است و بُهتآور اما اگر اینکار را بکنید، جدای از اینکه در قاببندی و ثبت حالوهوای تصویر توجه بیشتری به خرج میدهید، قدر سوژه را نیز بیشتر خواهید دانست! از من گفتن بود.
- ۰۲/۰۲/۱۰